هادی صادقی
روز گذشته فرستاده خاص اوباما برای افغانستان و
پاکستان عازم دوحه شد و قرار است امروز با مسئولین دفتر طالبان در دوحه مذاکره
نماید. جان کری نیز در حاشیه کنفرانس حامیان مخالفان بشاراسد در دوحه، در این مورد
گفته که "حالا همه چی به طالبان بستگی دارد". او ایجاد دفتر طالبان در
قطر را بزرگترین تلاش برای مذاکرات صلح خوانده و از طالبان خواسته که باید از این
فرصت استفاده نموده و نگذارند که امیدواری برای صلح خدشه دار شود. آقای کری افزوده
که آمریکا و شورای عالی صلح افغانستان هردو آماده مذاکره با طالبان می باشند اما
این طالبان است که از این فرصت استفاده می نماید یا خیر. وی همچنان تاکید که در
صورت حاضر نشدن طالبان به گفتگوهای صلح، دفتر قطر دوباره بسته خواهدشد.
حکومت افغانستان از آغاز به جریان قطر به عنوان
یک ناگزیری تحمیل شده از سوی امریکا می نگریستند و اینک نیز به صداقت آمریکا و
طالبان در مورد دفتر قطر با تردید نگاه می کنند. علی رغم برداشتن لوحه و پرچم
"امارت اسلامی" از دفتر طالبان در قطر و اطمینان بخشی های مقام های
آمریکایی، هنوز هم به این دفتر و مذاکرات آمریکا و طالبان با سوء ظن می نگرد.
هرچند آقای کری ظاهرا به نمایندگی از شورای عالی صلح آمادگی حکومت افغانستان را به
شرکت در گفتگو با دفتر قطر طالبان اعلان کرده، اما تاکنون حکومت افغانستان خود
رسما برای مذاکره با این دفتر اعلام آمادگی نکرده است. حکومت افغانستان از زمانیکه
در اعتراض به نصب لوحه و چرچم "امارت اسلامی" از شرکت در گفتگو با این
دفتر انصراف داد، تاهنوز رسما اعلان نکرده که در این مذاکرات شرکت می کند یاخیر.
حقیقت این است که هنوز حکومت افغانستان از صداقت
امریکا نسبت به تعهداتش در قبال افغانستان و نیات این دفتر اطمینان ندارد و به
همین ترتیب همواره با این روند با تردید نگاه می کنند. آمریکا همواره تلاش کرده
روند گفتگوها را خودش یا بازیگران منطقه ای مورد اعتمادش به پیش ببرد. در طول
دوسال گذشته که جریان قطر مدیریت مذاکرات صلح با طالبان را بدست داشته، همیشه
حکومت افغانستان در مقابل کارهای انجام شده قرار داده شده است. دو سال پیش پس از
فاش شدن گفتگوهای پنهانی آمریکا و قطر با طالبان جبهه قطر باز شد و حکومت
افغانستان در مقابل کار انجام شده قرار گرفت. در آن زمان نیزحکومت افغانستان در
ابتدا با فراخواندن سفیرش از دوحه واکنش سختی نشان داد اما نهایتا این ناگزیری
تحمیل شده را پذیرفت. در طول دو سال گذشته همواره به این جریان با تردید نگریسته و
عملا از تمام روند مذاکرات صلح که از سوی این جبهه به پیش برده شده، در حاشیه قرار
داشته است. اکنون نیز با ایجاد دفتر طالبان در قطر، حکومت افغانستان در مقابل عمل
انجام شده قرار گرفت و هرچند با مخالفت های سخت، اما نهایتا ناگزیر این دفتر را به
رسمیت خواهد شناخت.
پنهان کاری ها و بازی های پیچیده آمریکا در این
خصوص نه تنها برای حکومت بلکه برای مردم افغانستان و تمام جریان های سیاسی کشور
نگران کننده می باشد. شاید مهمترین نگرانی حکومت از دست دادن و یا کاهش قدرت و
یاهم توافق آمریکا با طالبان برای تقسیم قدرت باشد؛ اما نگرانی های جامعه مدنی،
احزاب سیاسی و مردم افغانستان مهمتر از آنها می باشد. مردم افغانستان از این نگران
اند که نشود آمریکا به خاطر الزام ها و مجبوریت های داخلی و بیرونی خود بر سر ارزش
ها و دست آوردهای ده سال گذشته مردم افغانستان با طالبان معامله نموده و بر جنایت
های این گروه چشم ببندد. نشود سازش و مذاکره آنها با طالبان دهشت و وحشت دوباره
طالبان را به ارمغان آورد. حداقل تعهد و یا صداقت دولت افغانستان به حفظ این دست
آوردها قابل درک است، اما هیچ اطمینانی از تعهد و صداقت آمریکا وجود ندارد. ملاک
عمل آمریکا و سایر بازیگران منطقه ای در این معادله منافع ملی و الزامات سیاست های
داخلی و خارجی آنها می باشد، نه دغدغه ها و ارزش های مردم افغانستان. بنابراین باید رهبری این گفتگوها به دوش دولت
افغانستان باشد تا نگرانی های مردم از زایل شدن ارزش ها و دست آوردهای ده سال
گذشته رفع شود. هرچند نقش آمریکا و سایر بازیگران منطقه ای از الزام های اساسی و
اجتناب ناپذیر روند گفتگوهای صلح می باشد، اما رهبری و مدیریت این پروسه از سوی
آمریکا و یا بازیگران منطقه ای برای مردم افغانستان قناعت بخش نبوده و نگرانی های
مردم از چگونگی این مذاکرات را رفع نمی تواند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر